ماهورماهور، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

ماهور کوچولو و مامان و بابا

تولد ماهور

ساعت تقریبا ٥ دقیقه به ٩ بود که منو به اتاق عمل بردند و بعد از اینکه چند تا نفس عمیق توی یه ماسک کشیدم دیگه هیچی نفهمدیم اما ماهورم ساعت ٩:١٥ به دنیا اومد . ساعت تولد : ٩:١٥ صبح روز سه شنبه مورخه ١٣٩١/٠٨/٠٩ محل تولد : بیمارستان سینا اصفهان وزن درهنگام تولد : ٣٤٠٠ گرم قد درهنگام تول : 50 سانتی متر دور سر در هنگام تولد : ٣٥ سانتی متر ...
4 مرداد 1392

7 آذر

امروز حدو ساعت ١٠ یک بار شیر خوردی اما مسئله ای که منو یه کم ناراحت کرده گرمی های بدنت و صورتت هست که می ترسم یه وقت خدای ناکرده گرمی نبوده باشه و به چیزی حساسیت داشته باشی . بالاخره امروز روز دومی هست که بابات برگشته اصفهان و تا حالا که دلش برات خیلی تنگ شده و از اینکه میخواد تو رو ١ ماه اینجا بذاره نمی دونم چطور میخواد سر کن
4 مرداد 1392

14 بهمن 1391

با وجود اینکه ماهور گلم چند روزی هست که از مسافرت برگشته ولی وقت نداشتم که خاطرات و روز نوشته های ماهور دلبندم رو بنویسم برای همین حالا که خوابیده قصد دارم تا هم از دورن سفرش بگم و هم کارهای روزمره اش رو مجددا براش ثبت کنم . توی این مدت که ماهور مسافرت بود (تقریبا ٢ ماه طول کشید )ماهور گلم ٢ ماهگی رو هم پشت سر گذاشت و واکسن ٢ ماهگی اش رو هم زد ولی خوشبختانه ناراحتی خاصی مثل تب ، نداشت . بعد از اینکه باباش اومده بود بخاطر اینکه از زمانیکه حدوداً ٢٠ روزش بود باباش رو ندیده بود اصلا نمی شناختش وکاملا نسبت به اون غریبه بود . ولی توی این چند روزه تققریبا باهاش آشنا شده و  نسبت به اون اخت گرفته . روز ٢٧ بهمن هم رفتیم گو...
4 مرداد 1392

15 بهمن

امروز یکشنبه است و باوجود اینکه دیروز برده بودیمت دکترولی تصمیم گرفتم صبح ببرمت خانه بهداشت برای همین یه آژانس گرفتیم و رفتیم ، که گفتند لازم نبوده بیاییم و برای زدن واکسن ٤ ماهگی که بریم اکتفا میکنه . از دیروز هم که بردیمت دکتر و اون شربت (colic ez) رو بهمت میدم خیلی آروم تر شدی . چند تا موضوع که باید بگم : یکی اون خنده های شیرینت هست که دیگه هر روز حسابی برامون میخندی و بابات برات هزار تا شکلک و صدا در مااره تا با خنده های شیرین تو خستگی کار رو از تنش به در کنه و دومین مسئله اتاقت هست که بابات اون رو با کاغذ رنگی و بادکنک تزئین کرده و زمانی که بیدار میشی همش بهش خیره میشی و گاهی اوقات هم می بینمت که در حالیکه از خواب بیدار شدی به سقف...
4 مرداد 1392