ماهورماهور، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

ماهور کوچولو و مامان و بابا

روز نوشته های ماهور

امروز بامداد شنبه ٥ اسفند ماه ٩١ هست و الان کهمن دارم برات می نویسم تو تقریبا ٤٥ دقیقه بود که خاطر درد شکم گریه میکردی و با وجود اینکه قطره ات رو هم سر شب بهت داده بودم ولی نمیدونم چرا باز دلت درد گرفته بود ولی خوشبختانه حالا دیگه آروم شدی و خوبی بچه ها اینه که زود فراموش میکنن و یادشون میره که نیم ساعت پیش برای چی و چقدر گریه کردن ولی امشب قبل از اینکه گریه کنی اولین بار تو جیغ زدی بطوریکه بعدش خودت هم تعجب کرده بودی و تا چند لحظه ساکت بودی و دور و برت رو نگاه میکردی .
5 اسفند 1391

اولین مهمانی ماهور

ماهور اولین مهمانیش رو دیشب رفت که خونه خاله اش بود . اونجا بود که تصمیم گرفتیم برای اینکه زخم روی نافش زودتر خوب بشه قنداقش کنیم ( با وجود اینکه بیمارستان تاکید بر انجام ندادن اینکار کرده ) ولی وقتی که میخواستیم راه بیافتیم گریه شدیدی میکرد که تصمیم گرفتیم فعلا تو ماشین باشیم و بگردیم البته این رو هم بگم که دنبال شربت گریپ میچر میگشتیم که خی پیدا هم نکردیم و حدود ساعت ١:٣٠ بامداد بود که دست از پا درازتر برگشتیم خونه و تا شیر خورد و پوشاکش عوض شد ساعت شده بود حدود ٣ که دیگه ما هم خوابیدیم . حال هم که صبح روز جمعه هست منتظریم ببینم مامانم بالاخره می آد یا امروز هم به فردا موکول میشه ...
3 اسفند 1391

روز نوشته های ماهور

امروز چهارشنبه مورخه ٢/١٢/١٣٩١ ماهور گلم کمتر از ٨ روز دیگه ٤ ماهش تمام میشه و باید واکسن ٤ ماهگی اش رو بزنه . همونطور هم که بارها گفتم یکی از بزرگترین دغدغه های من دل دردهای ماهور بود که اونم از وقتی که شربتش رو میخوره خوب شده ولی متاسفانه به سختی این شربت رو یمخوره و با وجود اینکه طعم بدی نداره اصلا ازش خوشش نمی آد . تازگی ها قطره ویتامین اش رو هم همینجور بد میخوره و امیدوارم زمانیکه باید قطره آهن رو بخوره دیگه مشکل نداشته باشه . دیگه کم کم داره قهقه زدن رو هم حسابی یاد میگیره و بخصوص برای باباش وقتی باهاش بازی میکنه خوب میخنده . چند روز پیش که برده بودیمش دکتر ، دکتر حسابی از توجهی که ماهور بهش میکرد خوشش اومده بود و کلی ازش تعریف ک...
2 اسفند 1391

روز نوشته های ماهور

امروز سه شنبه ٢٤ بهمن ١٣٩١ است و تا الان که ساعت تقریبا ٩ شب هست ماهور روز خوبی رو پشت سر گذاشته و گریه نکرده ولی خب غالبا آخر شب هست که گریه میکنه برای همین خیلی نمیشه خوشحال بود . به هر حال بچه هست و اگه روزی یکی دو ساعت گریه نکنه که فایده نداره . یکی از کارهای جالبی که بابای ماهور باهاش میکنه اینه که یه مانعی بین خودش و ماهور قرار میده و بعد خودش رو بهش نشون میده با یه دالی گفتن ماهور غرق در خنده میشه که این اتفاق توی همین چند روزه یاد گرفته
24 بهمن 1391

روز نوشته های ماهور

بخاطر اینکه در مسافرت هستم امکان به روز رسانی مداوم مطالب و روز نوشته های دلبندم رو ندارم و امیدوارم بزرگتر که شد از بابت اینکه براش وقت کافی در این مورد نذاشتم ازم دلگیر نشه ولی به هر حال هر چی باشه تمام وقتم رو از صبح تا شب (البته به خاطر اینکه شب ها بیدارم صبح و شبم قاطی شده ) ماهور گلم پر کرده و مال اونه . به هر حال توی این مدت که چیزی ثبت نکردم اتفاق خاصی هم نیوفتاده و خدا را شکر همه چیز آرام بوده و دختر گلم هم روز به روز داره بزرگتر میشه . و حالا دیگه میتونم به تنهایی و بدون نیاز به کسی وقتی برگشتم کارهای خونه و زندگی رو انجام بدم و به ماهور گلم هم رسیدگی کنم . به هر حال از زمانی که هنوز توی شکمم بود داریم با هم کار میکنیم . ک...
30 آذر 1391

چرا نوزاد بر مي گرداند؟

نوزاد شما احتمالاً دارد خوردن را تمرين مي كند تا ياد بگيرد. نوزاد هنگام شير خوردن مقداري هوا نيز مي بلعد. زمانيكه هواي بلعيده شده به طرف بالا حركت مي كند با خود مقداري از محتويات معده (شير) را نيز با بالا مي آورد. همچنين از آنجا كه نوزاد دائماً در حال شير خوردن است حجم مايعي كه وارد معده اش مي شود نسبت به حجم معده بسيار زياد است و اين مسئله برگرداندن را تشديد مي كند. از سوي ديگر، عضلات معده نوزادان هنوز كاملاً تكامل نيافته اند و از اين روي عضلات قسمت اتصال معده به مري كه وظيفه شان جلوگيري از برگشت محتويات معده به مري است بخوبي كار خود را انجام نمي دهند. بنابراين برگرداندن نوزاد چندان هم موضوع عجيبي نيست. آيا مي شود براي برگردان نوزاد...
14 آذر 1391

روز نوشته های ماهور

تو این چند روز ماهور گلم حال و روز خیلی خوبی نداشت و روزی ٢ الی ٣ دفعه بعد از شیر خوردن ( با وجود اینکه حدود نیم ساعت بفلش میکردو و آروغش رو میگرفتم ) بالا می آورد و اونم به شدت بطوریکه تمام محتویات معداش خالی می شد و باعتث نگرانیم شده بود تا اینکه بردمش دکتر و اونم بعد از اینکه معاینش کرد یه شربت براش تجویز کرد و گفت اگه بعد از سه روز مصرف خوب نشد میتونه که معدش مشکل داشته باشه و بهتره که یه متخصص اطفال ببیندش. خوشبختانه فعلا بعد از یک روز مصرف این اتفاق براش دیگه تکرار نشده و تا حدودی خیالم بابت نازنیم راحت شده .
14 آذر 1391