۲۵ شهریور ۹۶
امروز شنبه ۲۵ شهریور ۹۶ هست و ما هنوز جم هستیم . امروز قرار بود با بابام اینا برگردیم خونمون ولی بابام خسته بود و خوابید و دیگه دیر شده بود . دیشب من کلی ناراحت شدم چون مامانم باهام بازی نکرد و منم وسایلم رو جمع کردم و گفتم میریم برای خودم یه مامان و بابای دیگه پیدا میکنم ولی در نهایت با شوخی و خنده های مامان و بابام برگشتم و حدود ساعت ۲ بعد از نیمه شب خوابیدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی