7 آذر
امروز حدو ساعت ١٠ یک بار شیر خوردی اما مسئله ای که منو یه کم ناراحت کرده گرمی های بدنت و صورتت هست که می ترسم یه وقت خدای ناکرده گرمی نبوده باشه و به چیزی حساسیت داشته باشی . بالاخره امروز روز دومی هست که بابات برگشته اصفهان و تا حالا که دلش برات خیلی تنگ شده و از اینکه میخواد تو رو ١ ماه اینجا بذاره نمی دونم چطور میخواد سر کن